Thursday, 30 June 2011

Frieda and Min

My voice is wiser than I am. It knows it can say anything as long as it never tells what it knows.

مینا ۵

- مینا
-........

-مینا
- .......

 -مینا
-.......

- مینا
- یه یه یه یه!









Wednesday, 29 June 2011

Frieda and Min

Saying nothing is also a way of saying something and a friendship doesn't always need words. Sometimes it can begin in silence.

Frieda and Min

There are things you remember. About people. About the first time you saw them. The time when they were just the same as anyone else and you didn't know how important they were going to be to you. Because we never know at first and by the time you realize you don't want to forget anything you're already forgetting.

Challenge Accepted!

اهریمنان یه لیست از نقل قول ها و تکه کلام هایی که دوست داشتن تهیه کردن و همدیگه رو
Challenge
کردن که هرکس بیشترین جمله ها رو تو پایان نامش به کار ببره برنده ست. لیست اینه.  قراره یه اهریمن بی طرف 3 تا پایان نامه رو بخونه و نتیجه رو اعلام کنه. اهریمن بی طرف تا اینجا برا خوندن این870 صفحه ناقابل تقاضای 1000 یورو کرده!!!

1. "How you doin’?" Joey Tribiani in F.R.I.E.N.D.S
2. "The show must go on." Philip Henslowe in Shakespeare in Love
3. "Challenge Accepted!"  Barney Stinson in HIMYM
4. "Soft kitty, warm kitty/ little ball of fur/ happy kitty/ sleepy kitty/ purr, purr, purr." Sheldon Cooper in The Big Bang Theory
5. "Eat my shorts!" Bart Simpsons in The Simpsons 
6. "Do, or do not. There is no 'try'. " Yoda in The Empire Strikes Back!
7. "supercalifragilisticexpialidocious!" Mary Poppins in Mary Poppins 
8. "We're women. We don't say what we want, but we reserve the right to be pissed off if we don't get it."  Helen Quilley in Sliding Doors
9. "It's gonna be .... legen... wait ....for it and I hope you are not lactose intolerant because the second part of that word is dairy!" Barney Stinson in HIMYM
10. "I know I have a heat because I feel it's breaking" The Tinman in The Wizard of Oz
11. "There's three ways to do things, the right way, the wrong way and the way that I do it." Sam 'Ace' Rothstein in Casino 
12. "Why is the rum gone?" Jack Sparrow in Pirates of Caribbeans
13. "Behind every great man is a woman rolling her eyes" Bruce Nolan in Bruce Almighty
14. "Everybody wants to be a cat..." Aristocats
15. "They say beauty is in the eye of the beholder. Maybe if we all spent a little less time beholding - we'd all be a lot happier." Doogie in Doogie Howser M.D.  
16. "We were on a break!" Ross and Rachel in F.R.I.E.N.D.S 
17. "I wish I could. But I don't want to." Phoebe in F.R.I.E.N.D.S
18. "So when do we destroy the world, already?" Spike in Buffy the Vampire Slayer 
19. "Wanna know how I got these scars?" The Joker in The Dark Knight
20. "all the angles sing, cuz you're gonna die" Dr. Horrible in Dr. Horrible's Sing Along Blog.

لیستش طولانی تر از این هست.       To Be Continued

?

چرا پسرای دانشکده مدیریت بازرگانی همیشه کت شلوار تنشونه بعد نصف دخترا یونیفرم 
cheer leader
با 
 pom pom؟

Tuesday, 28 June 2011

:|

- باز شما ۲ تا سینما بودین؟ بازم استار؟ نه نمی خاد بگین! یا یه فیلم برگزیده از آفریقای جنوبی بوده یا یه مستند بازیافت شده از آلمان نازی؟ شاید هم بازاکران یکی از شاهکارهای دهه ۶۰؟ متفاوت تشریف دارین دیگه!

فرصت نداد جواب بدیم. با وجود اینکه همه حرفاش درست بود اما اون روز خاص من و اهریمن ۱ داشتیم می رفتیم راپونزل رو ببینیم!

ما و ناتالی

متیو دوست/ نامزد/ پارتنر/ هم خونه (هرچی اسمش هست حالا!) اهریمن ۶ (اهریمنان ۷ نفرند!) عکاسه. کارش هم واقعا حرف نداره. اما هنوز معروف نشده خب. مدلش هم معمولا خود اهریمن ۶ هست. متیو استاد پرتره های سیاه و سفیده! اهریمن ۶ که عقیده داشت مدل تکراری داره عکس ها رو تکراری می کنه از بقیه اهریمنان خواهش کرد که برای متیو مدل وایستن. متیو یه سری عکس سیاه و سفید محشر از اهریمن ۱ گرفت و یه دفعه یه ایده عالی به سرش زد.....

پارسال وقتی تبلیغ های قوی سیاه و یک کمدی رمانتیک از ناتالی پرتمن شروع شد یک برند لوازم آرایش یا عطر هم همزمان از عکس های ناتالی استفاده کرد و خلاصه هر جا رو که نگاه می کردی ناتالی رو می دیدی که داره نگات می کنه. متیو از بچه ها خواست که کنار عکس های ناتالی وایسن. گاهی بهشون می گفت چجوری. گاهی هم می ذاشت به عهده خودشون. حاصل کار معرکه است. اهریمن ۶ از نیمرخ و ناتالی تمام رخ که زل زده تو دوربین. اهریمن ۵ که قیافه اش به شدت معصومه در کنار ناتالی با گریم قوی سیاه. ناتالی و اهریمن ۱ که دارن به هم نگاه می کنن. اهریمن ۴ با گریم لیدی مکبث و ناتالی با گریم قوی سیاه. اهریمنان و ناتالی تو ترموا.
بچه ها اسم این سری رو گذاشتن ناتالی و ما.

خرماپزون

هوا ۳۵ درجه بالای صفر هست! خرماپزون تو خوزستان باید اینجوری باشه احتمالا.

Sunday, 26 June 2011

:|

B. I thought you didn’t’ like Prof. L.
P.X. That was before I saw his performance as Hamlet, though in my mental picture, Hamlet never shaves his head. Anyway, his performance and enunciation were awesome!
B. What were you talking about?
P.X. I just taught him how to pronounce my name!
B. (can’t help grinning) Could he?
P.X. in progress!

:|

At the médiatéque
C. All these Star Treks tempt me to re-watch!
P.X. the whole series? You got to be kidding me!
C. I just said it’s tempting!
3 هفته است که برگشته کانادا. من هر دفعه نگام میفته به استار ترک ها به شدت وسوسه می شم. حق داشت طفلک!

Demons Strike Again!

مکان: کتابخانه     زمان: چیزی نمونده بود تعطیل شه. یعنی نزدیک های 7.   بازیگران: 3 اهریمن از کلاس اهریمنان سر یک میز اند. اما چون تو کتابخونه اند از طریق اسکایپ با هم حرف می زنن (ببخشید چت می کنند)
اهریمن 1: بریم شنا؟
اهریمن 2: نه بریم بدوییم.
اهریمن 3: من کار دارم. می رم پژ که تا 11 بازه.
اهریمن 1: نخیر. بسه. از صب اینجاییم. می ریم یه کار غیر درسی می کنیم.
اهریمن 3: تو که می دونی من خودمو
Challenge
کردم این فصل امشب تصحیح شه. انتظار داری ببازم؟
اهریمن 2: برای آخرین بار...
اهریمن 3: نه
اهریمن 2 یه لبخند مشکوک می زنه و....
همه محققان در کتابخونه 8 متر می پرن هوا. اهریمن 2 گزینه تلفن اسکایپ استفاده کرده و به اهریمن 3 زنگ زده. زنگ تلفن اهریمن 3 رو شوکه می کنه. اما مدیریت بحران می کنه و گوشی هاش رو وصل می کنه به کامپیوتر و به اهریمن 2 می گه خودت جواب مقام مسئول رو می دی. مقام مسئول نزدیک می شه و از اهریمنان می پرسه چرا محققان حاضر رو زهره ترک کردن. خوشبختانه مقام مسئول همکلاسی سابق اهریمنان 1و2 هست و اونا با معصومیت عذرخواهی می کنن و می گن حواسشون نبوده بلندگوی کامپیوتر رو ببندن. مقام مسئول می ره و اهریمنان به سختی سعی می کنن جلوی خنده شون رو بگیرن.
اهریمن 2: میای دیگه؟
اهریمن 3: نه.
اهریمن 1 و 2 به هم لبخند می زنن و میگن باشه. 5 دقیقه بعد اهریمن 1 اشاره می کنه که گوشیا رو بذار تو گوشت و یه فایل می فرسته. اهریمن 2 میگه میای؟ اهریمن 1 می گه با صدای بلند گوش کن. اهریمن 2 چونه می زنه که بیا. اهریمن 3 به فایل نگاه می کنه که داره لود می شه و میگه نه.

بقیه اش در کمتر از 2 ثانیه اتفاق افتاد. فایل لود شد. من نگام افتاد به ویدیو و یه دفه دست اهریمن 2 رو دیدم که گوشی منو از کریس جدا کرد. یک هزارم ثانیه طول کشید که بفهمم داره چه اتفاقی می افته. دستام (دستشون درد نکنه!) زودتر از مغزم عمل کردن و کریس رو محکم بستم. اهریمن 2و 3 با هم هماهنگ کرده بودن و یکی از مشکل دارترین آهنگ های جک بلک....
.
.
.
.
.
(نه یادم نرفت. می دونم الان منو ول کردین. دارین دنبال آهنگه می گردین!)
رو برای من فرستاده بودن. از اون آهنگ ها که رفتن آبروی آدم رو برای یک عمر تضمین می کنه.

ما اون شب رفتیم دویدیم. اهریمن 1و 2 داشتن برای ماراتن پاریس آماده می شدن برای همین همه راه ها به دویدن ختم می شد اون دوران!
هنوز آهنگ رو پیدا نکردین. خوب این مشخصاتش. برین پیداش کنین، بعد بیاین من نتیجه اخلاقی بگیرم. این آهنگ اسمش، شعرش، طولش، پهناش و.... همش با
F word
هست.  خواننده جک بلک. البته ویدیوی جالبی هست!

نتیجه اخلاقی : هرگز با 2 تا اهریمن مثل خودتون تو کتابخونه کل کل نکنین. برین بیرون تو تریا یا وقتی اسکایپتون بازه بذارینش رو کنفرانس که 2 اهریمن مذکور توطئه نکنن.

:D

در راستای پست قبل، این دوستم منو کنجکاو کرد. تو سریال هایی که پخششون تموم شده، فرندز و دکستر هیچ وقت نیستن و حتما باید از قبل رزرو کرد. به عنوان یک فرندزهالیک اصیل من از ندیدن دی وی دی ها سر جاشون به شدن خوشحال می شم. الیس * (نمی دونم چطور بنویسم که درست خونده شه!)، لاست، گریز انتومی و دسپرت هاوس وایوز همیشه هستن، هر چند نه همه سیزن ها. سیمسون ها، هاوس و بیگ بنگ تئوری و هاو ای مت هم پرطرفدارن. اما ملت عاشق اینن که اینا رو به فرانسه ببینن. واسه همین اینا هم همیشه هستن. (من آخرش نفهمیدم آخه هیو لوری دوبله شده چه جذابیتی داره؟ یکبارم یکی کلی سعی کرد منو قانع کنه دوبله فرانسه سیمسون ها از اریجینالش بهتره) |: 
همه اینا رو نوشتم که بنویسم
F.R.I.E.N.D.S rocks! Even in France! True story! ;)

:|

-Have you noticed that the 5th season of Buffy is never on the shelves?
-You keep counts? Nerd!
-I was just wondering why.
-Season five is kinda the best one. Angle’s out! Riley, “the too-good-to-be-true boyfriend”, is in and you know he won’t last! Various kinds of VIP demons; from Adam, the new Frankenstein’s monster to Glory, demon goddess! Anyanka deals with being a human. Willow and Tara are together. Willow reconciles with Oz. Giles gets over his midlife crisis. Joyce dies, Dawn almost dies. Buffy dies. Spike falls in love with Buffy. Willow turns into a megawitch. Xander saves the world. A very promising season! And why are you looking at me like that?
-You’ve memorized the season? Geek!

ما اهریمنان

استاد: شما یک کلاس اهریمنی هستید.
اهریمن 2 (با حرکات و تن صدای براندو در پدرخوانده): نه! ما دانشجویانی هستیم که نخواستیم احمق باشیم.
استاد:   :| 

Barnacle rules!

P.X. Was the conference boring?
B: On the scale of 1 to 10, I’m gonna go for 3000!
A. hands her a paper full of drawings of boobs with KMNs written all over it!
P.X. (can’t help laughing): VIVA THE BARNACLE!

laser tag

فکر کنین با دوستتون از لیزر تگ برگشته باشین. بعد وسط خیابون همبازیای عموما میانسالتون! (از وقتی همکلاسی های ۲۱ ساله من حدس زدن من حداکثر ۲۴ سالمه ۳۰ سال به بالا ها میانسال محسوب می شن!!) ببیننتون و داد بزنن:
Elles sont les filles qui nous ont tués!
بدجنسا هیچ اشاره ای نکردن که مادربزرگشون شونصد بار من و دوستم رو کشت!!
حاشیه: در کمال شرمساری اعتراف می کنم که مادربزرگ بازی رو برد!   

مینا ۴

صاحبان قبلی مینا 1شنبه ها به من زنگ می زنند. مینا از صبح میگه الو تا وقتی تلفن زنگ بخوره. بعد شروع می کنه به خندیدن و مامان-بابا گفتن. باید تلفن رو بذاری رو اسپیکر تا با خانواده اصلیش حال احوال کنه و رضایت بده که منم باهاشون حرف بزنم!!!

F. C. E!

Almost at the beginning
A. (shouting) We have faith….
B. Courage….
P.X. enthusiasm…
A. We’ll finish this ^%&*%$#!@#$%^& thesis!
B. We are legendary!
P.X. We are superawesomatic!

2 Months Later:
A. We have faith…
B………courage……
A. ………enthusiasm…..
P.X. Not any more!
B. But we’ll finish it anyway!


And guess what? We did!! :D

Duck Sauce

چی شده انقدر همه شیفته
Duck Sauce
شدن؟ کلا از همه جای شهر صدای "لالالالا... لالا ..لا...لالا....لا..لا.... باربارا استرایسند" می آد؟ امروز روز جهانی باربارا استرایسند هست آیا؟

En bas ou à emporter ?

خانومه پرسید
En bas ou à emporter ?
جوابشو دادم و یه دفعه یادم افتاد یه بار تو یه کتابفروشه که 10-15 تا کتاب ازش خریده بودیم، ازمون پرسید: می برین؟ منم خیلی با آرامش گفتم: نه همین جا می خوریم!!

چگونه نوک مینا را کوتاه کنیم؟

گرفتنش کار سختی نیست. اگر شک نبرده باشه می خواین نوکشو بچینین، وقتی با اعتماد تمام میاد میشینه رو دستتون، به اعتمادش خیانت می کنیم و نمی گذاریم در بره. بعد جوری می گیرینش که نتونه فرار کنه. با وجود این تمام سعیشو می کنه. بال بال می زنه و تکرار می کنه: نه! ضربان قلبش به شدت بالا می ره و موجود کوچولوی تو دستتون کلی گرم میشه. یاد اون موقع ها نکنین که بقیه نوکشو کوتاه می کردن و شما تو دلتون می گفتین چه آدم های سنگدلی! چطور دلشون می آد؟ سعی کنین طوری نوکشو بگیرین که دستتون جلوی چشماش باشه و نتونه ببینه دارین چه بلایی سرش میارین. اگر با تمام تقلایی که مینا می کنه موفق شدین نوکشو بچینین، تبریک می گم. سوهان زدنش کار سختی نیست، طفلک همیشه رضایت می ده و آروم وای میسته. خوب خانم های عزیز مینای نوک چیده شما آماده ست، اشکاتونو پاک کنین، نازش کنین و ولش کنین. میره در دورترین نقطه اتاق میشینه و تا یه مدتی اصلا سراغتون نمی آد! اما در 10 دقیقه 2000 کلمه حرف می زنه.

:|

استاد شکسپیری اصیل: تا حالا بهت گفتم چقدر عجیب فکر می کنی؟
- بار اول وقتی گفتم مفهوم پلیکان تو مسیحیت منو یاد یه دایره باطل می اندازه. بار دوم سر کنفرانسم درباره فنرهای شفاف در ساختار داستان. بار سوم سر اون یکی کنفرانسم درباره اینکه نویسنده و خواننده و داستان اصولا یک مفهوم اند.  بار چهارم اون دفعه که لورا همه رو برد رستوران ژاپنی و من گفتم برای من همیشه سوال بوده که اگر ژاپنی ها با چاپ استیک غذا می خورن پس باید کنسرت هاشونو با قاشق چنگال رهبری کنن. بار پنجم .....

À la Woody Allen!

نیمه شب در پاریس رو دیدین؟ برا من سوال شده که وودی الن چطوری همه رو از کنت برانا گرفته تا اوئن ویلسن تبدیل می کنه به پرسونای آشنای خودش؟ ویلسن تو این فیلم کپی برابر اصل الن نیست؟ فکر کنم اگر رابرت دنیرو هم تو یکی از فیلم های الن بازی کنه جلوی آینه وایسه من من کنان بگه ها؟ ها؟" (مثل اینکه تو دوبله تراویس میگه ؛با منی؟ با من؟)
D:

Friday, 24 June 2011

لک لک های پرکار

-چقدر بچه تو این شهر هست.
- این جا شهر لک لک هاست!

:|

دیدی این خارجی ها چقدر کثیف و نامرتبن. ما تو ایران کی اینطوری زندگی می کنیم. آدم حالش به هم می خوره می ره خونه اینا. اصلا خونه هاشون بو می ده.
خب من شانس اینو داشتم که خونه پاکیزه این خانوم رو ببینم. خونه اون دختره هست که راس باهاش آشنا می شه
Ross: You know how you throw your jacket on a chair at the end of the day?
Joey: Yeah...
Ross: Well, like that, only that instead of a chair it's a pile of garbage. And instead of a jacket it's a pile of garbage. And instead of the end of the day it's the end of time, and garbage is all that has survived.

ناصرالدین شاه

پشت چراغ عابر پیاده ایستادم. چند تا شمبزگمبلی بلوند چشم آبی در اندازه های تو گهواره، به تازگی بیرون گهواره، 1 سال بیرون گهواره داشتن به شدت با مامانشون/ پرستارشون حرف می زدن. (دقت کردین بچه ها وقتی شروع به حرف زدن می کنن از پا نمی ایستن تا تلافی اون یکی دو سالی رو که حرف نمی زدن  رودر آرن؟) یاد ناصرالدین شاه افتادم که تو فرانسه تعجب کرده بود بچه ها چقدر خوب فرانسوی حرف می زنن.
 :D

مینا ۳

-مینا!!!!!! پسر بد! بازم تلفن منو کوبیدی زمین؟؟؟
- (سرشو از پشت پایه تخت میاره بیرون، یه کم کج کج نگام می کنه. بعد با صدای بچه گونه کشدارش می گه): مینا جیگر! جیگر! (دوباره می ره که قایم بشه )

قاتلین بالفطره

وقتی اوقات فراغتمون شوخی شوخی صرف نقشه قتل استاد راهنمای دوستم می شد، فهمیدم چه آموزش غریبی دیدیم برای جنایت. تو هرکدوممون هم یه جنایتکار بالقوه هست. انقدر اطلاعات مفید از فیلم ها گرفتیم که نمی تونین تصورشو بکنین. کلی هم به روش های نوین در این زمینه دست یافتیم. گاهی هم می نشستیم بحث های فلسفی می کردیم که واقعا فاصله یه آدم عادی با یه قاتل چقدره؟ قتل می تونه اخلاقی باشه؟ اصلا به چی می گن قتل؟ شاید همین بحث ها جان استاد جان رو نجات داد، چون دوست من در نهایت ایشون رو بخشید!!  (ببخشایید!!! پارسی را پاس می دارم!!! بخشود!!)   (:  

خلاصه که قتل تضمینی با شکنجه اضافه، بدون خون ریزی، بدون آثار جرم، به شدت هنرمندانه.  در صورت لزوم
 Alibi
 هم تدارک دیده خواهد شد. استادان &^%$@^*)((%#@&)*) خود را به ما بسپارید.

:|

A. So long story short, I’m meeting him tonight for drinks!
P.X. Nice! Don’t forget your jerkometer!
A. Oh, I didn’t know you wanted to come.
P. X. :|

:|

"وقتی مجبور می شم مثل آواره ها لباسامو بریزم تو کیسه بیارم
 laverie 
نفرین می کنم اونایی رو که ما رو از خونه زندگیمون آواره کردن. اونجا همه مون تو خونه مون ماشین لباسشویی داشتیم. تازه من هیچوقت باهاش کار نکرده بودم. کارگر که می اومد لباسا رو هم می شست."
نگام می افته به لباساش. از حجمش معلومه 6 ماهه لباساشو نشسته. خونه اش یک خیابون با لباسشورگاه! فاصله داره. 10 دقیقه راهه. راستش خنده ام گرفت. اما خیلی جدی گفتم "راست می گی. زندگی تو غربت!!! آسون نیست. چرا برنمی گردی؟"
"اونجا که نمیشه زندگی کرد!!"

Really?

A. What’s the first thing you want to ask Micheal C. Hall after you have finished Dexter and Six Feet Under?
B. Coroner and serial killer. Do you think you ever top that? Next Hannibal Lecter maybe?
C. Gay black policeman? Really?
D. Were you ever tempted to experience a real murder?
P.X. Dude! What’s wrong with you?
A. And we have a winner!

ر یا خ؟ مساله این است

دوست من اصرار داره که فارسی یاد بگیره. با هم قرار گذاشتیم اون به من آلمانی یاد بده، من فارسی باهاش کار کنم.
Tit for tat!!
 (شمام یاد ریچل و چندلر افتادین؟ ;)  ) حالا اتفاق بامزه ای که افتاده اینه که فکر می کنه همه "خ" و "ق" ها " ر" هستن. همون مشکلی که ما برا یاد گرفتن فرانسه داریم. کلمه ها رو درست تلفظ می کنه اما دیکته اش یه چنین چیزیه: روبی؟ رداحافظ، راهش می کنم، زقد، رقوس (اینو هر کی حدس بزنه جایزه داره).
یه دوست دیگه هم هست که سنگالی هست و دارای دکترای عربی می گیره و فوق فارسی، چند وقت پیش می گفت "دیکته کلمات شما از فرانسه خیلی سخت تره." یعنی فکر کن. "من نمی فهمم شما که ض، ز، ظ و ذ رو یک جور تلفظ می کنین خب چرا همون جور نمی نویسین؟" بعدا فهمیدم طفلک سر کلاس های فارسی وقتی استاده یه کلمه می گفته، با تلفظ های مختلف عربی می پرسیده که بفهمه چطور باید بنویسه. یعنی "مریز یا مریض یا مریذ یا مریظ" مثلا. یاد دیکته های خودمون افتادم و اینکه چقدر مشکل داشتم با تشدید و همزه و کلی بهش حق دادم.


Gleeks!

نزدیک ترین مک دانلد به خونه من یه علاقه عجیبی به 
Glee 
داره. در 2 ساعت توقف می شه همه آهنگ های 2 فصل سریال رو شنید. شاید اگر
Chris Colfer 
و
Lea Michele
   تو این سریال نبودن من هم شنیدنشو به دیدنش ترجیح می دادم. 
پ.س. به جز قسمت
Dream on 
معلوم نیست چرا واقعا؟ :D

مینا ۲

برام پیغام گذاشته:
J’ai passée chez toi le matin. Tu n’étais pas là-bas. Mina m’a répondu. :D

باید یادش بدم در رو هم باز کنه!

Lasertag

At laser tag place

C. There’s a wedding dress shop across the street. Do you want to suit up?
P.X. “Let me check my personality…. Um… no… I wouldn’t do that in a million years!” But don’t let me take you back! Proceed!
C. Ewww! I’d rather buy a Spiderman costume from this toy store!
P.X. (breezily!!!) we have some time. Do you want to go to the toy store and ‘look’ at the toys?
C.  “I thought you’d never ask!”
به نظر شما رابطه ای هست بین اینکه پروفسور فرانسوی دوستم بهش می گه
le soleil d’Iran 
(البته لقبی که انتخاب کرده به نظر من حرف نداره)
و بچه های گروه ما به من می گن
sunshine؟  اصولا ما رو شکل خورشید خانوم می بینن؟



Thursday, 23 June 2011

NPH rules! (as always!)

NPH

Neil Patrick Harris, Oprah and Tina Fay will 
receive stars on the “Hollywood Walk of Fame”
in 2011.




Anybody remembers Barney's favorite things?  :D
Is that a coincidence? 

Nationality

- You're not French, are you?
- No.
- English?
- No.
- American?
- No, middle East! Iran.
- [he hesitates and then says] Are you sure? 
- :|

مینا ۱

اوایل نت هام رو جا به جا می کرد. یه دفعه می دیدم که مثلا روی ریچارد دوم نت گذاشتم: استفاده از سوپرایمپوز در ساختار روایی! بارهای اول کلی به مغزم فشار آوردم بفهمم چی باعث شده انقدر مثلا شکسپیر رو سینمایی ببینم. به کلی  جواب های جالب هم رسیده بودم که در کمال حیرت دیدم مینا جان می تونن با نوکشون مداد هم جا به جا کنن! الان که کلی پیشرفت هم کرده تازه!  ساعت تلفن همراه مسواک قاشق چایی خوری و این لیست ادامه دارد... من که اگر چند وقت دیگه ببینم این ۱۰۰ گرم مرغ داره با نوکش تیرآهن ۱۸ جا به جا می کنه اصلا جا نمی خورم.

این خارجی ها ۱

-“You Iranians speak French melodiously! It sounds so se…y the way you speak it!”
-  :|


جای خالی به منظور جلوگیری از نواخته شدن!!! زودهنگام اینجاست و هیچ ارزش دیگری ندارد!

چگونه اداره پست را کن فیکون کنیم؟

مواد لازم: من! 12 عدد نامه (یکی هم کفایت می کنه اما من 12 تا می خواستم پست کنم خب.)، کارمند سوپر صبور یک عدد، تماشاچی به مقدار لازم.


صحنه داخلی، برداشت اول
-  روز به خیر. من می خوام مقادیری!!! نامه پست کنم. می خواستم مطمئن شم که جای آدرس ها درسته. آیا بروشور یا راهنمایی دارین که کمکم کنه؟
- (ایشون با تعجب به نامه های من نگاه می کنه. احتمالا فکر می کرد من بیگانه ای چیزی ام وگرنه تو قرن بیست و یکم مگه میشه کسی ندونه آدرس رو نامه رو چطوری می نویسن.) چرا از پاکت های آماده استفاده نمی کنین؟
- آها! مرسی (برای اینکه یه بسته 100 تایی پاکت ناآماده دارم!!!)


اما خب فکر خوبی بود. یه نگاه به پاکت های آماده و مشکل حل شد. بعدا گشتم دیدم رو سایت اداره پست حتی این رو هم توضیح دادن.


صحنه همون قبلیه. 10 دقیقه بعد.
- برای اینا چقدر تمبر لازمه؟
-  (آقاهه مطمئن شد من از یه سیاره دیگه اومدم.) تا 20 گرم یه تمبر. اگر بیشتر شد 2 تا. (منتظر چی هستین؟ خب نامه دیگه از 40 گرم که بیشتر نمیشه. مگر توش اورانیم ۲۳۵ بفرستیم)
- شما وزنش می کنین؟
- (آقاهه در حالیکه داشت به گناهاش فکر می کرد که ببینه چه کرده که امروز چنین مراجعی داره) خودتون وزن کنین. ترازو پشت سرتونه. (%$&*)*&^%$# به این تکنولوژی اینا!!!)


خب من رفتم  دیدم یه دستگاه شبیه فتوکپی پشت سرمه. دستورالعمل دستگاهه نشون می داد که ایشون نامه وزن می کنن. فتوکپی می گیرن. اسکن می کنن. نون تست می کنن. برف پارو می کنن. حالا من بقیه اش رو نخوندم. اما احتمالا به اینترنت هم وصل می شد، قهوه هم می ریخت سینمای خانگی هم می شد!) نامه من از 20 گرم بیشتر بود. این یعنی 24 تا تمبر می خواستم. اینجا رو آقاهه شانس آورد که در مراجعه قبلی دستگاه تمبر رو کشف کرده بودم. دستگاه هم کلی از تعدد تمبرهایی که خریدم کیف کرد. 5 تا تمبر مجانی بهم داد. می ریم به مرحله بعد.


- میشه چک کنین این اشکالی نداشته باشه؟
- (آقاهه در حالی که داشت به خودش برای انتخاب شغلش لعنت می فرستاد) نه هیچ مشکلی نداره. همه چیز درسته.
بعد حرصش رو سر نامه نازنین من درآورد و شوتش کرد وسط نامه ها. دستش رو که دراز کرد برای بقیه، من در حالیکه داشتم یه لبخند گربه چشایری می زدم:
-می خوام خودم بندازمشون تو صندوق. (آدم نوستالژیک ندیدین خب. می دونین چند سال نوری بود که نامه تو صندوق ننداخته بودم.)
-(آقاهه درحالیکه داشت فکر می کرد چه روشی برای قتل مراجعان فضایی مناسب تره) از در که برین بیرون صندوق سمت چپ تونه (اینو باور کنین خودم می دونستم).  صندوق 2 قسمت میشه. نامه های داخل فرانسه رو تو سمت چپی و نامه های خارج از فرانسه رو تو دست راستی بندازین.
-از کمکتون ممنونم.
-(آقاهه در حالی که داشت دعا می کرد من صندوق پست رو از ایستگاه مترو تشخیص بدم) روز خوبی داشته باشین.


پ.ن. برای تصورچهره آقای مامور پست اون قسمت فرندز رو ببینین که فیبی و مایک هی پول مراسم عروسی شون رو به یه سازمان حمایت از کودکان  اهدا می کنند، هی پس می گیرن. آقای مامور پست همون جوری شده بود!

مامان ها

استاد من میگه تو که سال دیگه کلاس نداری. اون یکی فوقت رو که نیمه کاره ول کردی رو باید تموم کنی. علی کوچیک بینوای خانه سبز رو یادتونه؟  همه می خوان بشن مامان آدم!
در اتاقک اعتراف زانو زدم و به بودن اعتراف کردم.

Who's the coolest of them all?

A. Antonio Bandras in Interview with the Vampire!
B. Tom Cruis, same movie!
P.X. The only movie Tom Cruis was good in!
B. You’re harsh on the poor guy!
P. X. Really?
A. Stephen Moyer in True Blood.
B. You know what? Let’s have a vampire marathon! Then we’ll decide who is the coolest vampire!
A. You mean hundreds of vampire movies plus dozens of TV series!!! No, thank you!
B. We don’t have to watch all of them. The best ones! We’ll narrow it down.
A. Narrow it down? You call 4 seasons of True Blood,  2 seasons of Vampire Diaries, Interview with the Vampire, Vampire Queen, Van Hesslings, Bram Stoker’s Dracula, Shadow of the Vampire, Nosfrato,  From Dusk till Dawn, plus lots of classics narrowing it down?
B. Don’t forget Buffy the Vampire Slayer and Angel.
A. Give me some…
P. X. … thing to sing about”?
A turns red. B giggles.
A. I bet you know in which episode they sing that!
P. X. Season six, the episode titled “Once More with Feelings”. 7th or 8th.
A. Nerd!
P. X. Geek!
B. OK. Enough. Who are we kidding? We are all proud nerds, geeks and freaks! Now about Buffy marathon….
A. Just give me one reason to re-watch 145 episodes!
P. X. I don’t know ….. Spike?
A. Bloody hell! When do we start?
ادبیات شاید ترجمه تنهایی ماست به واژه ها.

فرندز از راه دور

محشر نیست با دوستت که اون سر دنیاست حرف بزنی، بعد بگه "حالا این بلوزش صورتی بود با گل گل های قرمز". بعد با هم داد بزنین مثل بلوز راس!!!! 


F.R.I.E.N.D.S rules!!!!

آرامش در دیار برادران متحرک

- می خواستم تو آرامش فکر کنم. هفته پیش پاشدم تنهایی رفتم کوه. 


- می فهمم. فقط تو رو خدا مسلح برو. این برادرای "متحرک" جدیدا همه جا پیدا می شن. 




بعد با خودم فکر می کنم چرا اینجا برادر متحرک نیست با این همه انگیزه برای تحرک! 

Wednesday, 22 June 2011

Devil's Valley

It is easy to call something you don't understand evil, Neef Flip.
                                      
                             

On the Contrary

What is this shameful reasoning? Because you are a maid you must be a whore. Because you are a woman you must be a whore. Because I can defile you you must be a whore. Because I despise myself you must be a whore. Because I am a man you must be a whore.



Great Expectations

I was always treated as if I had insisted on being born, in opposition to the dictates of reason, religion, and morality, and against the dissuading arguments of my best friends.
                                      
                                

Pygmalion

What is life but a series of inspired follies?"
                                                        

The Great Gatsby

"Gatsby believed in the green light, the orgiastic future that year by year recedes before us. It eluded us then, but that's no matter - tomorrow we will run faster, stretch out our arms farther … And one fine morning -
So we beat on, boats against the current, borne back ceaselessly into the past."

                                       
                                                  

The Catcher in the Rye

It's funny.  All you have to do is say something nobody understands and they'll do practically anything you want them to.                    

On the Contrary

Perhaps this whole country is no more than a beautiful sunset.
                                       
       

Beginning

And the journey begins......