می گه این دو خط رو نمی فهمم
صداهای حلقانی زخمداری که در شهر چرخید
و خواننده خاکی آورد
صداهای بغض آور تو دماغی که در شهر چرخید
و تصنیف های سیاسی علم شد
توضیح می دم که چرا این آهنگ ها با آهنگ مثلا دلکش فرق می کنه و آخرش می گم برات چند نمونه می فرستم که ببینی چرا فرق دارند. رو چند تا سرود!! این مدلی پیدا می کنم و می رسم به یاران چه غریبانه رفتند از این خانه. یادم می افته که این یکی رو چقدر دوست داشتم و تا ته گوش می کنمش. این بار اما یاران در ذهن من نه شهیدان که همه رانده شدگانند. همه آنان که سفر کردند دلشاد از این خانه و دلم می گیره که هر سو نظر اندازی، صد خاطره می سازی. گذر زمان خیلی چیزها رو عوض می کنه
پ. ن. شعر از خانم زمان محمد علی سپانلوست. عنوانش مسابقات هست
No comments:
Post a Comment