Wednesday, 5 February 2014

درخشش آفتاب در یک روز بارانی



خوشبختی اینه که دلیا که ۲ ماهه داره با سرطان مامانش کنار میاد و روزهای زیادی برای اینکه کمی، فقط کمی یادش بره که دست تنها هم باید به مامانش برسه و هم به خواهر کوچکترش روحیه بده رو با هم گذروندیم، امروز بپره بغلت که دکترها ۹۵ درصد مطمئن اند که بافت های سرطانی رو برداشتن و احتمال بهبود مادر خانوم به شدت بالاست!!! ااین بهترین خبره امروزه! حتی بهتر از این که جاناتان همه درس هاش رو پاس کرده و وقتی باهاش شوخی کردم که برای اولین بار به همه نمره های لب مرز یکی افتخار کردم و ترم دیگه برمی گردی به نمره های الفی که ۳ سال پیش می گرفتی، با لبخند می گه امیدوارم!!  امروز یه روز آفتابیه! حتی با وجود اینکه به شدت بارون می باره!


No comments:

Post a Comment