شاگرد سابق برگشته مدرسه که خبر بده تو کمپانی بین المللی فلان کار پیدا کرده.
شاگرد سابق و آقای وکیل فعلی دو روز بعد از امتحاناتش به ما پیوست و خبر داد که به زودی فوق لیسانسش رو در امستردام شروع می کنه.
شاگرد سابق پیغام داده که از کمبریج و حقوق سیاسی خوشش نیومده و می خواد در رشته ادبیات و در یک دانشگاه دیگه ادامه تحصیل بده.
شاگرد سابق از دانشکده بازرگانی خارج شد و وکالت خانواده رو شروع کرد.
شاگرد سابق از وکالت انصراف داد که مددکاری اجتماعی رو ادامه بده.
شاگرد سابق این هفته برای کارگردانی تلویزیونی در نشنال تیاتر مصاحبه داره. نامه درخواستش رو برای من فرستاده که توش نوشته از اون موقعی که با معلمم نمایش ها رو می دیدم.. برای می نویسم که معلم رو فاکتور بگیره.
سیروس و شارلین و تیموتی و امنوییل و رنیا و الفی و ینیس و استفنوس تو ذهنم میان. فکر می کنم ۴ سال دیگه کجا خواهند و بود
پس نوشت. عنوان شعری است از قیصر امین پور
No comments:
Post a Comment