خوشبختی یعنی اینکه آقای پستچی در بزنه و از دیدن بسته دوم که منتظرش نیستی، شگفت زده بشی و بازش کنی و ببینی تمام کتاب های بهرام بیضایی رو برات فرستادن!!
پ. ن. کتاب ها رو خودم پیدا کردم، اما خریدن و فرستادنشون به عهده بستگان بود و طول کشید. چقدر دلم برای این دنیا، این زبان وزین و این دیدگاه یگانه تنگ شده بود. تا مدتی، اوقاتم با گلتن و ورتا و زن آسیابان و دردی و فردوسی سپری خواهد شد.
شما را درود می فرستم،
شما چهار چهره آن بانوی بی آهو را
که نگاهش همواره بر من است.
مادرم که تا مرا خواست، از آب گذشت.
سودابه که تا مرا خواست، آتشی برافروخت.
فریور ارجمند که تا مرا خواست چون باد گذشت.
و تو فریگیس که تا مرا خواستی
خاک بی ارج، سیاوشکرد شد.
No comments:
Post a Comment