انقدر دلم نمی خواد که مدرسه شروع شه که تموم هفته سر خودم رو گول مالیدم و به چیزهای دیگه مشغول شدم. نتیجه اینکه دو تا قفسه درست شده، ۴ تا کتاب تموم شده. یه کیف نقاشی شده، یک عالمه کشو مرتب شده و .... مدرسه فردا ساعت هشت و ربع صبح شروع می شه!
Thursday, 30 August 2018
Saturday, 25 August 2018
Blackkklansman
Director
Spike Lee
Starring
David John Washington
Adam Driver
2h15, USA, 2018
این فیلم دوباره داغ دلم رو تازه کرد که چقدر جای فیلم های این جوری تو سینمای امروز خالیه. فیلم یکی از بهترین های ساله و بسیار به موقع در دورانی که تمایلات نژادپرستی طبیعی شده و راست افراطی همه جا در حال قدرت گرفتنته. مهم تر از همه، فیلم براساس یک ماجرای باورنکردنی ولی واقعیه!! روزهای اولی که تیزرش اومد، فکر کردم عجب ایده کمدی محشری و کمی بعد فهمیدم که ران استالورث واقعا وجود داره و واقعا عضو کوکلوکس کلن ها بوده!!! فیلم ترکیب محشری از کمدی و تراژدیه و همین فرمول شکسپیری چنان واقعیت رو می کوبه تو صورت آدم که تو سانسی که من فیلم رو دیدم، تماشاگران بعد از تمام شدن فیلم مبهوت سر جاشون نشسته بودند.
در کل، داستان و ریتم فیلم حرف نداره. کارگردان اسپایک لی هست و اگر یک فیلم ازش دیده باشید، کیفیت کارش رو می شناسید. دیوید جان واشنگتن در سال دوم بازیگری حرفه اش به احتمال زیاد کاندیدای اسکار می شه. ادم درایور بار دیگر ثابت می کنه که چه استعداد یگانه ایه و در حال تبدیل شدن به یک رابرت دنیروی تازه است و توفر گریس در نقش دیوید دوک غوغا می کنه. طفلک الان دو ماهه که تو هر مصاحبه تاکید می کنه که نژادپرست نیست و اصلا از دیوید دوک خوشش نمیاد. به هر حال، فیلم دیدنی و کاملا به موقع است. ببینیدش.
وقتی پستچی یکبار در می زند ...
خوشبختی یعنی اینکه آقای پستچی در بزنه و از دیدن بسته دوم که منتظرش نیستی، شگفت زده بشی و بازش کنی و ببینی تمام کتاب های بهرام بیضایی رو برات فرستادن!!
پ. ن. کتاب ها رو خودم پیدا کردم، اما خریدن و فرستادنشون به عهده بستگان بود و طول کشید. چقدر دلم برای این دنیا، این زبان وزین و این دیدگاه یگانه تنگ شده بود. تا مدتی، اوقاتم با گلتن و ورتا و زن آسیابان و دردی و فردوسی سپری خواهد شد.
شما را درود می فرستم،
شما چهار چهره آن بانوی بی آهو را
که نگاهش همواره بر من است.
مادرم که تا مرا خواست، از آب گذشت.
سودابه که تا مرا خواست، آتشی برافروخت.
فریور ارجمند که تا مرا خواست چون باد گذشت.
و تو فریگیس که تا مرا خواستی
خاک بی ارج، سیاوشکرد شد.
Labels:
Cinema,
literature,
Me,
Myself and I,
Nerds,
Trivialities
Sunday, 19 August 2018
Ocean's Eight
Director
Garry Ross
Starring
Sandra Bullock
Cate Blanchett
1:50, USA, 2018
اولین چیزی که در تریلر فیلم جلب توجه می کنه، اینه که فیلم یک برگردون کاملا از
Ocean's Eleven
هست. انگار همون فیلمنامه رو برداشتند و اسم جرج کلونی رو خط زدند و نوشتند سندرا بولاک! (بگذریم که فیلم اصلی هم فیلمنامه آنچنانی نداشت. کلونی دوستاش رو تو ویلاش جمع کرده بود. بعد گفته بود حالا برا سرگرمی یک فیلم هم بسازیم!) اما فیلم جذاب و سرگرم کننده و به شدت مدیون گروه بازیگران معرکه ایه که یک فیلمنامه به شدت نخ نما رو دیدنی کردند. حتی پیش پا افتاده ترین نقش فیلم هم معرکه بازی شده. من تا یه ربع داشتم کلنجار می رفتم که اینا ریچارد ارمیتج رو اوردن برا قیافه اش!! نمی دوندند این آدم چه کن فیکونی می تونه بکنه؟ تاترهاش رو ندیدند آیا؟ خلاصه، دیدن سندرا بولاک و کیت بلانچت و مندی کیلینگ و سارا پلسن و هلنا بونهام کارتر و ان هتوی و ریحانا و .. در کنار هم انقدر جذاب هست که ادم رو دو ساعت تو سینما نگه داره و البته فیلم یک حضور کوتاه جرج کلونی رو کم داره! باید آخر فیلم سر و کله اش پیدا می شد. حیف ...
منويل ولادارس، رابین مک ری و جرویس پندلتون!
بابا لنگ دراز تکلیف تابستون سال چهارمی هاست و بعد درخت زیبای من رو در طول سال خواهند خواند. کتاب ها دوباره من رو به ۱۳-۱۴ سالگی برگردوندند و ساعت ها بی وقفه کتاب خوندن. هنوز هم دوستشون دارم. هنوز انشای اول بابا لنگ دراز که کتاب رو شروع می کنه، جادوییه! یادم میاد که چقدر از فصل های اول درخت زیبای من بدم میومد و چقدر در آخر داستان گریه کردم. هنوز یکی از زیباترین داستان هاییه که خوندم. تازه از اونجاییه که نمیشه بابا لنگ دراز رو خوند و دشمن عزیز رو ندیده گرفت، تا جودی به آخر داستان رسید، رفتن سروقت سالی و بعد از این همه سال، هنوز خوندنیه و هنوز دوستش دارم. عجیبه که هالیوود هنوز این جواهر رو کشف نکرده. بازیگرای اسکاتلندی باید از خداشون باشه که نقش رابین مک ری رو بازی کنند و ایرلندی های سالی مک براید رو. انقدر این دوتا در تقابل با هم محشرند که من هر دفعه نامه هایی که با دشمن عزیز شروع می شه رو می خونم، نمی تونم جلوی خنده ام رو بگیرم، خداییش چند روز معرکه ای با کتاب های نوجوونی ام گذروندم. حالا باید برم سروقت جنگ جهانی دوم و
Testement of Youth!
خدایا توبه!
Antman and the Wasp
Director
Peyton Reed
Starring
Paul Rudd
Evangeline Lily
1:58, USA, 2018
Peyton Reed
Starring
Paul Rudd
Evangeline Lily
1:58, USA, 2018
بیستمین فیلم مارول، کمدی خوبیه. البته نه به خوبی فیلم قبل، اما همچنان طراوت فیلم قبل رو داره و بعد از
Infinity War
که همه طرفداران مارول رو با خاک یکسان کرد (در بعضی از سانس ها، بچه ها گریه می کردند. یکی از دوستان می گفت صدای یه پسربچه رو شنیده که ته فیلم با غصه پرسیده مگه ابرقهرمانان هم می میرند؟) به شدت چسبید. می تونید این رو به حساب عشق جاودانه من به پال راد و ارادت عظیمم به مایکل پنیا هم بگذارید. خداییش اون سکانس پال راد در نقش میشل فایقر و داستان تعریف کردن های مایکل پنیا حرف نداره. دخترک فیلم هم یکی از بهترین کودک بازیگرهای چند سال اخیره!! یه جاهایی از پال راد هم بهتره!
و البته فیلم ضعف همه فیلم های مارول رو هم داره. ضد قهرمان ها به یاد ماندنی نیستند. حداقل می شه امیدوار بود که تنوس رو چند تا فیلم نگه دارند.
مینا ۲۰۸
اگر برگ های جید نازنینتون بی دلیل می افته، هی دنبال آفتاب و آب و خاک و بهانه نباشید. مساله ساده تر از این حرف هاست. اگر سطح برگ رو دقیق نگاه کنین، آثار جرم نوکی که برگ رو قیچی کرده، بدون چشم مسلح هم دیده می شه!
Subscribe to:
Posts (Atom)