بعد از مدت ها تکست می زنی که خوبی؟
می نویسم نه! بگو که خبر خوشی داری. نومیدانه خبر خوش لازم دارم.
و منتظر می مونم
.
.
.
.
.
و بالاخره می نویسی شوی تازه نیل پتریک هریس ؟
فکر می کنم که ماهت خیلی سخت تر از من گذشته. یک بیماری. یک افسردگی. یک تجاوز و یک عالم فرسودگی. فکر می کنم به همه اون هایی که این مدت درگیر همه مسایل بالا بودند و آخرش تو تونستی وضعیت رو سر و سامون بدی. بیمار بستریه. افسرده هنوز افسرده است اما راضی شده که درمان رو جدی بگیره، متجاوز اخراج نشده ولی در یک جلسه اضطراری بهش اعلام شد که اجازه داره دکتراش رو تموم کنه ولی باید همه مسوولیت هاش رو تو دانشگاه کنار بگذاره و به شدت هم تحت نظر خواهد بود و تجاوز شده ها که بعد معلوم شد از یک نفر هم بیشتر بودند یک کم آروم گرفتند. فقط یک کم. ماهت از من خیلی سخت تر گذشته.
می نویسم آره. ممنون. تو چطوری؟
پ. ن. چند روز پیش یکی که از ماجرا خبر داشت برام نوشت یادته ما ها رو به دلیل تجرد و سن کم و کوفت و زهرمار تو مصاحبه رد کردند!! ببین کی ها رو انتخاب کردن اونوقت؟ نصفشون سواد ندارند. نصفشون بیمار روانی اند!!
No comments:
Post a Comment