تا حالا مربیان محترم و من در یک تلاش دو جانبه همدیگه رو دق دادیم. اونا تکرار می کنن که تو خیلی محتاطی! به هیچ راننده دیگه ای اعتماد نمی کنی!! واکنش هات زیادی سرعتی اند! وقتی می تونی سرعت بری، نمی ری! (یک بحث سازنده داشتیم که حد سرعت ۱۱۰ هست و تو داشتی ۱۰۷ تا می رفتی!!)، به راننده های دیگه اعتماد نمی کنی که بهت راه بدن و از حق تقدمت استفاده نمی کنی و خلاصه این رفتارهای ناهنجار!! ترافیک ساز هست و از این رو من رو برای امتحان معرفی نمی کنن!! و من هم غر می زنم که تهرون آدم رو این طوری بار میاره خب!! اعتماد کجا بود، پدر من؟ بعد امروز ، خانومه به من گفت پشت این ماشینه پارک کن تا یه ربع با دهن باز منو نگاه کرد که وای چقدر خوب پارک کردی!!حالا یه دونه ماشین تو خیابون بود!! پشتش هم ماشین نبود!! فقط هم یک دوچرخه سوار محترم داشت از پشت سر میومد!! فکر کردم پارک کردن تو ولی عصر تو یک متر و سی سانت جا در حالیکه یک اتوبوس از دست چپت رد می شه و یک موتوری از دست راستت سبقت می گیره و یک آقای محترم همون لحظه تصمیم می گیره از نقطه کور ماشین استفاده کنه و از خیابون رد شه و صفی از رانندگان مودب و آرام!!!! پشت سرت اند و در همون لحظه حجابت هم از فرصت سواستفاده می کنه و می افته، آدم رو آب بندی می کنه!!! و البته درجا اعتمادت رو به دیگر رانندگان به شدت بالا می بره!!
No comments:
Post a Comment