برمی گردم طرف کلاس و یکی داره رو دیوار راه می ره! یکی داره زیر دریایی هوا می کنه! یک کنفرانس جدی اون ور کلاس تشکیل شده و یک انجمن کایاک سواران مقیم مرکز این ور!!با حرص می پرسم آخه من دارم به کی درس می دم؟ مارکو، میز اول، خیلی جدی دستش رو بالا می کنه و با اشتیاق جواب می ده برا من! برا من!! یعنی عمرا می تونستم خنده ام رو نگه دارم.... همه اقتدار نداشته من رو زیر سوال برد پسره!!
No comments:
Post a Comment