نمی دانم چی شده که این روزها، این نمایش انقدر سراغ من میاد . قصدم این بود که خواندن مجموعه رمان های شکسپیری رو با
Hagseed by Margaret Atwood
شروع کنم. اما کتاب به موقع به دستم نرسید و با
Vinegar Girl by Anne Tyler
شروع کردم. بعد
The Taming of the Drew by Stephanie Kate Storhm
انتخاب منطقی به نظر رسید و بعد رام کردن زن سرکش (ترجمه پارسی اش به مراتب مودبانه تر از عنوان انگلیسی هست!) از سری
Shakespeare Retold
رو تماشا کردم.
چه نمایش رو به عنوان یکی از قدیمی ترین نمونه های کمدی رمانتیک بزن بزن دوست داشته باشیم و چه همیشه از بی رحمی پتروچیو و منولوگ آخر کیت رام شده که خطاب به تمام شخصیت ها و تماشاچی ها می گه زنان ساده اند و باید فرمانبر همسرشون باشند، حرص خورده باشیم، بازخوانی چنین نمایش ضد زنی پونصد سال بعد از جناب شکسپیر و اینکه نویسندگان، کارگردانان و بازیگران چطور نمایش رو می پیچانند و رفتار پتروچیو با کیت رو توجیه می کنند، جذابه. مخصوصا که باید تغییر ۳۶۰ درجه کیت و مونولوگ زن خوب فرمانبر پارساش رو هم یه جوری به خورد خواننده یا تماشاگر بدهند که بشه هضمش کرد. پتروچیو نمایش، پول کیت رو می خواد. کتکش می زنه، گرسنه و برهنه نگهش می داره و اجازه نمی ده بخوابه. تجاوز هم جایی اون وسط ها هست. اما رو صحنه اتفاق نمی افته. قهرمان نمایش، رسما شخصیت زنش رو خورد می کنه که کیت برسه به اون لحظه که زنان باید دستشون رو زیر پای همسرشون بگذارند. آشناست، نه؟
خوانش مدرن نمایش اما پتروچیو رو یه جورایی تطهیر می کنه. در تمام کتاب ها و فیلم های بالا یه جوری کتک زدن کیت، گرسنه. برهنه و بیدار نگه داشتن و خلاصه شکنجه دادنش تبدیل به شوخی های بی دردسر و کوتاه مدت میشه. خارجی بودن و جذابیت جنسی پتروچیو یه جوارایی همدردی تماشاگر یا خواننده رو بر می انگیزه و مونولوگ آخر یا کنایه آمیزه و یا برخواسته از احترام دو جانبه بین کیت و شوهرش هست. اما همین تغییرات هست که بازخوانی های نمایش رو جذاب کرده. نمایشی که تبلیغ می کنه به سراغ زنان اگر می روی تازیانه را از یاد نبر، یک کمدی رمانتیک هیوگرانتی شده. شاید نبوغ آقای شاعر در همینه.