تو بدم!! بمیر و بدم!!

 بر همگان واضح و مبرهن است که من مسوول جدید بانکم رو دوست ندارم!! بعد از دو تا خانوم نازنین، معرکه خوردنی! (اسم یکیشون کارامل بود، اون یکی گردو!!) آقای محترم که دیرتر جواب می ده. سریع نیست و کلی  توضیح الکی می ده مورد قبول من نیست! اما این هفته محشر بود!! من دستکم ۸ تا ای میل با آقای محترم رد و بدل کردم. بعد می گفت این نمیشه! راه حل نمی داد!! راه حل رو من می دادم!  می گفت باشه!! اما فلان چیز کمه!! یعنی رو نرو من پاتیناژ رفت. بعد طرف های ظهر که بهش ای میل زدم آقای فلانی!! همه چیز الان آماده است!! شما لطفا تکمه کامپیوترتون رو فشار بدین!! دیدم زنگ زده که می خواستم مطمئن بشم خودت ای میل زدی!! یعنی شونصد تا ای میل قبلی رو اقا مطمئن نبودن من بودم!!  تا عصر هی به تلفنم نگاه کردم که الان زنگ می زنه و می گه نشد و من رسما سرش جیییییغغغغغغغ می کشم!! یعنی انقدر که من تو اون چند ساعت با آقا در تماس بودم، تو یه هفته با مردم حرف نمی زنم!!! الان در کمال بدجنسی منتظرم که وقت ارزیابی بشه و روی مهارت آقای محترم  نظر بدم!! موآ ها ها ها ها! موآ! ها! ها!