استاد جونِ مفتخر!!!

یعنی آقا من پشیمونم! الان یه نامه بنویسم برا دایجسس بگم من مقاله نمی دم؟ استاد جون یه نامه بلند بالا برا من نوشته و شیش بار تبریک گفته و کلی به من افتخار کرده (من پرروترین دانشجوی دکترای دپارتمانم که پارسال هنوز مهر ثبت نامم خشک نشده بود یه کنفرانس بین المللی داشتم و با چاپ این مقالهه احتمالا بهnerd  ترین freakای تبدیل می شم که سال اول کار چاپ شده داشته! (معلومه که مجله های ایران حساب نیست! بخونین می فهمین!)  یه برنامه برا من تدارک دیده از اونا که مانیکا برا چندلر تدارک دیده بود و من الان باید مثل یک nerd تموم تابستونو بذارم رو این مقاله هه و تازه استاد جون بشارت!! داده که بمیری امسال باید تو روز دکتراها ارايه داشته باشی (پارسال من کلی بهونه داشتم که من سال اولی ام! هنوز کار نکردم! همین دیروز یه کنفرانس تو برلین دادم!) و اصولا یعنی من فنا شدم الان! خداحافظ فیلم هایی که قراره بیاین!بدرود قو های مدیاتک! الوداع نشست های بریجیت جونزی اهریمن سه! می بینین عاقبت افتخارآفرینی رو! من الان احساس خود-لنرد-بینی دارم و من از لنرد اصلا خوشم نمیاد! حالا شلدن یه چیزی!

پ. ن. ۱ من امشب دارم می رم Avengers!

پ. ن. ۲ فردا دارم می رم فرایبورگ!

پ. ن. ۳ پس فردا قراره با شاگرد بریم موزه هنرهای معاصر! ادامه بدم آیا؟