Thursday, 1 March 2012

دینا

 
یه مدتی بود که نشده بود یکی گیتار دستش بگیره و من بگم Smelly cat! Smellllly cat! Why are they feeding you? چند وقته که کسی نیست دو تا انگشتش رو بذاره رو شقیقه راستش و در جواب Unagi من بگه Salomon skin role! دلم تنگ شده بود که یکی باشه که بشه باهاش وراجی های سریالی کرد. کسی وقتی میگی مصاحبه فلان فوری با هیجان داد بزنه take off that shirt!! یا بگی I'm a father, a son و اون جمله ات رو کامل کنه که a serial killer! کسی که نیم ساعت یوتیوب رو زیر و رو کنه که بهت نشون بده انتونی استوارت هد تو سووینی تاد از جلو دوربین رد شده یا دیوید برانز کلا از فراورده های لبنیاتی هست! (رمزگشایی جمله با خودتونه! لطفا خواننده های فعالی باشین! متشکریم!) یا وقتی ببینه کل داکتر هوریبل رو براش بردی، رسما بپره هوا! یعنی اصولا شدیدا لذت بخشه سر و کله زدن با دینا! آدمو یاد دوست صورتی و سبز فسفری و آبی نفتی می اندازه!

No comments:

Post a Comment