Wednesday, 7 December 2011

HIMYM, 712: Symphony of Illumination


عجالتا اینو داشته باشین تا من برم و برگردم:

به نظر میاد ایده سازندگان HIMYM از سریال کمدی اینه که رابین تو یه شب برفی دیکنزی تنها بشینه زیر یه چراغ نارنیایی و گریه کنه. یعنی کاملا افسردگی کریسمس!! یکی از اشتباهات بزرگ قسمت های اخیر اینه که شوخی ها به تناسب پخش نمی شه و معمولا سریال شاد شروع می شه و آخرش به شدت غصه دار تموم میشه، یه چیزی در حد فیلم هندی!!! بریم سراغ داستان. این یکی هم spoilery ها! گفته باشم!

الان فکر می کنم سقط جنین داستان بهتری بود. رابین یه false positive دیگه است و از اونجاییکه این داستان قبلا تو خود همین سریال و هزاران سریال دیگه بوده، به شدت نخ نماست. بازم اطلاعات پزشکی سازندگان زیر صفره. تست های حاملگی، ناهنجاری های رحمی رو نشون نمیده!!! مثل اینه که از رو عکس مهمونی بخوای عفونت شش طرف رو مشخص کنی. بنابراین کمی تا قسمتی مسخره بود که این دکتره از رو آزمایش حاملگی به رابین میگه ناباروره! مگه بعدا بخوان از دکتر استنگل که خود نیل پتریک هریس بازیش کرد استفاده کنن (اووووه! یه ایده داستانی محشر!!!) تد هم نمی گه بالاخره حرف دکتره درست بود یا نه، چون از همون دروغ رابین استفاده می کنه و میگه رابین هیچوقت پرتاب کننده نیزه نشد، مثل همه ماستمالی های این سریال می تونن بعدا بگن خب تد گفت پرتاب کننده نیزه!!!


من اصلا نفهمیدم ربط داستان مارشال رو نفهمیدم. یعنی انقد بی ربطه که هیچی نمی تونم درباره اش بگم. تنها دلیلش احتمالا اینه که مارشال همراه لیلی نباشه که بارنی و رابین با لیلی برن سیسمونی بخرن. وگرنه این اسکات یه دفه از کجا اومد. مگه مرض داشت این کارا رو بکنه؟ مگه نمیشه بعدا گرفت تحویل پلیسش داد؟ به همون نسبت لیلی! فقط می ره کره nipple چرب کن می خره این قسمت!! تد هم کلی منو به فکر انداخته! اصلا مگه جاش رندر نقش اول این سریال نیست؟ از کی داستان شد مال بارنی و رابین؟ تد تو این فصل هیچ، تاکید می کنم هیچ!!!!، کار مهمی نکرده. یعنی اینا می خوان آخر فصل ۸ یه دختره رو همین طوری نشون بدن که این مادر بچه هاست!! (این بچه ها هم صبری دارن که ۶ ساله این داستانای چرت باباشونو گوش میدن ها!! من بودم همون سال اول پاشده بودم رفته بودم!!!) کوین هم که باز غایبه این هفته.

بخشای بامزه سریال کم اند. مثل همیشه بارنی رابین ها بهترین قسمتش اند، مخصوصا رقصشون وقتی می فهمن رابین حامله نیست! و البته بارنی ۱ دقیقه اول با سوال های بارنی وارش و هوک راست رابین!!!! یعنی فکر کن یکی بهت بگه من حامله ام برگردی بگی مطمئنی چاق نشدی؟ هوک راست حقش بود! بعد تازه هنوز جای اون یکی قرمزه ادامه بدی nobody told your boobs yet!! و یه ضربه دیگه بخوری! البته تو ۳۰ ثانیه بعد که بارنی می گه بچه رو می خواد رابینه که نقش زمین می شه و البته اینکه بارنی می گه می تونیم مثل قبل  friends with benefits باشیم. رابین اصلاح می کنه friends و بارنی تاکید می کنهwith benefits!!! جمله بامزه هم شرمنده ام! این قسمت هم نداشت. صبر کنین سر بیگ بنگ جبران می کنم!    

بچه های رابین هم مال همین قسمت اند. از یه طرف کلی بامزه و البته داستان لو بده بود که رابین بارنی رو پدر بچه های خیالی اش می دونه (بچه ها رسما کپی بارنی رابین اند! حتی لباساشون! جالب اینکه تو خونه بارنی هم هستن! استورم تروپره سمت راست تصویر مشخصه!!) و از طرف دیگه اینکه یه دفعه بعد از ۶ سال بدون هیچ توضیحی راوی داستان عوض می شه یه جوریه. مخصوصا که آخرای قسمت می فهمیم بچه ها خیالی اند و روایت برمی گرده دست تد. اشکال ساختاری در حد بوندس لیگا. راوی نمی تونه رویای یکی دیگه رو که خودش توش نیست روایت کنه، دیدگاه دانای کل که نیست، راویه!! یه مساله دیگه هم اینکه رابین میگه بچه ها بهتون گفتم چطور پدرتونو ملاقات کردم؟ بذارین از اونجایی بگم که بهش گفتم حامله ام!!! یعنی اولا ما ۶ سال بیخود داستان رو دنبال کردیم و بعد هم داستان دیدن پدر بچه ها با داستان خبر حاملگی باید یه فرقی بکنه! تو اولی رابین بارنی رو تو ۵ دقیقه اول قسمت اول دیده، نه تو حموم خونه وست چستر مارشال و لیلی و نه همون روزی که بهش گفته حامله است!!!!! راستی بچه ها اشاره کرده بودن که مارشال و لیلی حتما همسایه چندلر و مانیکان. خونه حومه شهر اونام وست چستر بود. یعنی تقلید تا این حد!!!

بامزگی این قسمت برا من حداقل این بود که اولا من ۲ دقیقه اول رو تو داستان هفته پیشم نوشته بودم. جالب اینکه داستان منم ۳۰۰ کلمه بیشتر نبود یعنی همون ۲ دقیقه اول. می تونم هم ادعا کنم ساختار شخصیتی داستان من بهتره چون حداقل ۳ نفر اشاره کرده بودن که از اینکه خصوصیت های کم نظیر بارنی توش هست لذت بردن!! بازم وقتی حرف بچه ها شد من نوشتم که یا بچه ها تخیلی اند یا تد آخرش میگه اگه رابین بچه دار می شد اینجوری می شد! از همین الان هم پیش بینی می شه رابطه کوین و رابین هم سر همین بچه دار نشدنه یا بچه دار شدن و نگفتن و بعد فهمیدن بچه دار نشدن!!!! (یعنی گرامر رو حال می کنین؟) به هم می خوره! (نوشتن هفته دیگه کوین و رابین مشکل پیدا می کنن و البته چیزی هم از قرارداد کل پن باقی نمونده!) یعنی اگه دختربازی های بارنی رو در نظر نگیریم شباهت خط داستانی به سریال های برنامه خانواده بی نظیره

کاش یکی به اینا می گفت تیم نویسنده هاشون خونه تکونی جدی می خواد!!! و این شوک های عاطفی بی منطق سریال رو تاریخ مصرف دار می کنه. وقتی نمی تونن برا کوین هیچ نقشی بذارن، وقتی رابین دوست پسر داره و تمام وقتش رو با بارنی می گذرونه، وقتی تد این فصل نه سر کار رفته، نه دختر جدیدی رو دیده، نه حتی با پدر، مادر و خواهرش ارتباط داشته، وقتی پدر بارنی تو فصل ۶ نونصد قسمت به سریال تحمیل می شه و بعد یه دفه حذف می شه، وقتی بارنی نمی تونه وقتی می گه نورا گربه چشایر نشه، قلبش واقعا وای می ایسته وقتی نورا از در میاد، ۷ قسمت دنبالش می دوه و بعد در یک دهم ثانیه می ذارتش کنار، وقتی رابین از اول فصل داره برا بارنکل جز جیگر می زنه و وقتی بارنی نورا رو به خاطرش می ذاره کنار، رابین با کوین می مونه، وقتی دوازده قسمت پخش شده و فقط دو قسمت بامزه بوده، وقتی ریتیگ داره می ره زیر صفر و خیلی وقتی های دیگه، نویسندگی در حد اون کوه یخی که تایتنیک رو غرق کرد نیاز به بازبینی داره!!! حتی من به عنوان یه نیل پتریک هریس دوست دو آتیشه این فصل رو به زور یه بار دیدم. همش هم دستم می ره بزنم جلو بارنی هاش رو ببینم. بعد یادم می افته بار اول دارم می بینم و نمی دونم چقد باید بزنم جلو اصلا!!!

و حاشیه های این قسمت بامزه ترن: اولا که یه سر به بارنیکل بزنین. جدیدا بلاگ بهتر از سریال عمل می کنه. مطلبش اولش کلی حال به هم زن ولی بامزه است. اصولا از همه پهلوهای واژه ها استفاده کرده، دو پهلو که هیچی! دقت هم بکنین به اون بخش رمانتیک از رابین تعریف کردنش که از بارنی بعیده!! ولی قسمت محشرش امضاشه و Americanly yours!!!! 
Seems like somebody's trying to whitewash the fact that he's 25% Canadian!

دوم: نیل پتریک هریس جان!!! Give us a break, will you؟!!! می خوای کوتاه بیای! ما تازه عادت کردیم که شما گی هستین! می خوای هر هفته تو مصاحبه و توییت و تلویزیون و رادیو قربون صدقه کبی اسمالدرز نری؟ این هفته هریس نه تنها برای اسمالدرز توییت کرده بلکه دستکم تو سه تا مصاحبه از قیافه و هیکل و بازیگری و یه سری چیزای دیگه بارنی وار (خیلی هم فهمیدین چی می گم!!!‌ نفهمیدین هم اصلا برین بخونین و ببینین!!) تعریف کرده!!! بار اول هم نیست که بگیم خیلی تو نقش فرو رفته دیگه. یادمه تو فصل دو هم یه بار یکی گفت همبازی ات به اندازه قبل خوشگل نیست و ایشون یه دفاع جانانه با جزییات اعم از بازیگری، سوپرمدلی و در نهایت سایزبندی های کبی اسمالدرز داد. اسمش رو هم برا آقاهه اسپل کرد که بره رو اینترنت ببینه!!! مجریه طفلک برگشت گفت and you are gay؟ یعنی بچه ها این هفته دستکم ده مورد از چهار تا مصاحبه تصویری و نوشتاری در آورده بودن و جمله های ایشون درباره کبی اسمالدرز بارنی واره اصلا!!!

جالب اینکه قضیه دو طرفه است. کبی اسمالدرز هم رسما در مواردی!!! برا NPH سنگ تموم گذاشته. از تعاریف (این دفه باید بگم رابین وار، نه؟ اما باور کنین تعریف های اونم از NPH بارنی واره!!!) گرفته تا مسایل دیگه!! اونم یادمه تو فصل ۵ که ازش پرسیدن حالا که رابین هم با تد بوده، هم با بارنی کدوم بهترن؟ گفت نیل!! (مصاحبه کننده با جزییات پرسید، کبی هم با جزییات!!!! توضیح داد!) اگه این  NPH غیرقابل پیش بینی یه دفه تصمیمش درباره گی بودنش عوض شد تعجب نکنین یعنی! هرچند کاور خوبیه. تا یکی بهشون میگه شما chemistry تون یه خورده بیش از حده، اون فوری میگه من گی ام. اینم فوری می گه من نامزد دارم!!

نمیشه من از این به بعد به جای نقد سریال وبلاگ بارنی و اخبار خاله زنکی رو نقد کنم؟ جذاب تره ها!!!

No comments:

Post a Comment