عجالتا اینو داشته باشین تا
من برم و برگردم:
به نظر میاد ایده سازندگان
HIMYM از سریال کمدی اینه
که رابین تو یه شب برفی دیکنزی تنها بشینه
زیر یه چراغ نارنیایی و گریه کنه. یعنی
کاملا افسردگی کریسمس!! یکی
از اشتباهات بزرگ قسمت های اخیر اینه که
شوخی ها به تناسب پخش نمی شه و معمولا
سریال شاد شروع می شه و آخرش به شدت غصه
دار تموم میشه، یه چیزی در حد فیلم هندی!!!
بریم سراغ داستان. این
یکی هم spoilery ها! گفته
باشم!
الان فکر می کنم سقط جنین
داستان بهتری بود. رابین
یه false positive دیگه است و از
اونجاییکه این داستان قبلا تو خود همین
سریال و هزاران سریال دیگه بوده، به شدت
نخ نماست. بازم اطلاعات
پزشکی سازندگان زیر صفره. تست
های حاملگی، ناهنجاری های رحمی رو نشون
نمیده!!! مثل اینه که از رو
عکس مهمونی بخوای عفونت شش طرف رو مشخص
کنی. بنابراین کمی تا قسمتی
مسخره بود که این دکتره از رو آزمایش
حاملگی به رابین میگه ناباروره! مگه
بعدا بخوان از دکتر استنگل که خود نیل
پتریک هریس بازیش کرد استفاده کنن (اووووه!
یه ایده داستانی محشر!!!)
تد هم نمی گه بالاخره حرف دکتره
درست بود یا نه، چون از همون دروغ رابین
استفاده می کنه و میگه رابین هیچوقت پرتاب
کننده نیزه نشد، مثل همه ماستمالی های
این سریال می تونن بعدا بگن خب تد گفت
پرتاب کننده نیزه!!!
من اصلا نفهمیدم ربط داستان
مارشال رو نفهمیدم. یعنی
انقد بی ربطه که هیچی نمی تونم درباره اش
بگم. تنها دلیلش احتمالا
اینه که مارشال همراه لیلی نباشه که بارنی
و رابین با لیلی برن سیسمونی بخرن.
وگرنه این اسکات یه دفه از کجا
اومد. مگه مرض داشت این
کارا رو بکنه؟ مگه نمیشه بعدا گرفت تحویل
پلیسش داد؟ به همون نسبت لیلی! فقط
می ره کره nipple چرب کن می
خره این قسمت!! تد هم کلی
منو به فکر انداخته! اصلا
مگه جاش رندر نقش اول این سریال نیست؟ از
کی داستان شد مال بارنی و رابین؟ تد تو
این فصل هیچ، تاکید می کنم هیچ!!!!،
کار مهمی نکرده. یعنی اینا
می خوان آخر فصل ۸ یه دختره رو همین طوری
نشون بدن که این مادر بچه هاست!! (این
بچه ها هم صبری دارن که ۶ ساله این داستانای
چرت باباشونو گوش میدن ها!! من
بودم همون سال اول پاشده بودم رفته بودم!!!) کوین هم که باز غایبه این هفته.
بخشای بامزه سریال کم اند.
مثل همیشه بارنی رابین ها
بهترین قسمتش اند، مخصوصا رقصشون وقتی
می فهمن رابین حامله نیست! و
البته بارنی ۱ دقیقه اول با سوال های بارنی
وارش و هوک راست رابین!!!! یعنی
فکر کن یکی بهت بگه من حامله ام برگردی
بگی مطمئنی چاق نشدی؟ هوک راست حقش بود!
بعد تازه هنوز جای اون یکی
قرمزه ادامه بدی nobody told your boobs yet!! و
یه ضربه دیگه بخوری! البته
تو ۳۰ ثانیه بعد که بارنی می گه بچه رو می
خواد رابینه که نقش زمین می شه و البته اینکه بارنی می گه می تونیم مثل قبل friends with benefits باشیم. رابین اصلاح می کنه friends و بارنی تاکید می کنهwith benefits!!! جمله
بامزه هم شرمنده ام! این
قسمت هم نداشت. صبر کنین
سر بیگ بنگ جبران می کنم!
بچه های رابین هم مال همین
قسمت اند. از یه طرف کلی
بامزه و البته داستان لو بده بود که رابین
بارنی رو پدر بچه های خیالی اش می دونه
(بچه ها رسما کپی بارنی
رابین اند! حتی لباساشون!
جالب اینکه تو خونه بارنی هم
هستن! استورم تروپره سمت
راست تصویر مشخصه!!) و از
طرف دیگه اینکه یه دفعه بعد از ۶ سال بدون
هیچ توضیحی راوی داستان عوض می شه یه
جوریه. مخصوصا که آخرای
قسمت می فهمیم بچه ها خیالی اند و روایت
برمی گرده دست تد. اشکال
ساختاری در حد بوندس لیگا. راوی
نمی تونه رویای یکی دیگه رو که خودش توش
نیست روایت کنه، دیدگاه دانای کل که نیست،
راویه!! یه مساله دیگه هم
اینکه رابین میگه بچه ها بهتون گفتم چطور
پدرتونو ملاقات کردم؟ بذارین از اونجایی
بگم که بهش گفتم حامله ام!!! یعنی
اولا ما ۶ سال بیخود داستان رو دنبال کردیم
و بعد هم داستان دیدن پدر بچه ها با داستان
خبر حاملگی باید یه فرقی بکنه! تو
اولی رابین بارنی رو تو ۵ دقیقه اول قسمت
اول دیده، نه تو حموم خونه وست چستر مارشال
و لیلی و نه همون روزی که بهش گفته حامله
است!!!!! راستی بچه ها اشاره
کرده بودن که مارشال و لیلی حتما همسایه
چندلر و مانیکان. خونه
حومه شهر اونام وست چستر بود. یعنی
تقلید تا این حد!!!
بامزگی این قسمت برا من حداقل
این بود که اولا من ۲ دقیقه اول رو تو
داستان هفته پیشم نوشته بودم. جالب
اینکه داستان منم ۳۰۰ کلمه بیشتر نبود
یعنی همون ۲ دقیقه اول. می
تونم هم ادعا کنم ساختار شخصیتی داستان
من بهتره چون حداقل ۳ نفر اشاره کرده بودن
که از اینکه خصوصیت های کم نظیر بارنی توش
هست لذت بردن!! بازم وقتی
حرف بچه ها شد من نوشتم که یا بچه ها تخیلی
اند یا تد آخرش میگه اگه رابین بچه دار می
شد اینجوری می شد! از همین
الان هم پیش بینی می شه رابطه کوین و رابین
هم سر همین بچه دار نشدنه یا بچه دار شدن
و نگفتن و بعد فهمیدن بچه دار نشدن!!!!
(یعنی گرامر رو حال می کنین؟)
به هم می خوره! (نوشتن
هفته دیگه کوین و رابین مشکل پیدا می کنن
و البته چیزی هم از قرارداد کل پن باقی
نمونده!) یعنی اگه دختربازی
های بارنی رو در نظر نگیریم شباهت خط
داستانی به سریال های برنامه خانواده بی
نظیره!

و حاشیه های این قسمت بامزه
ترن: اولا که یه سر به
بارنیکل بزنین. جدیدا بلاگ
بهتر از سریال عمل می کنه. مطلبش
اولش کلی حال به هم زن ولی بامزه است.
اصولا از همه پهلوهای واژه ها
استفاده کرده، دو پهلو که هیچی! دقت
هم بکنین به اون بخش رمانتیک از رابین
تعریف کردنش که از بارنی بعیده!! ولی
قسمت محشرش امضاشه و Americanly yours!!!!
Seems like somebody's trying to whitewash the fact that he's 25% Canadian!


نمیشه من از این به بعد به جای
نقد سریال وبلاگ بارنی و اخبار خاله زنکی
رو نقد کنم؟ جذاب تره ها!!!
No comments:
Post a Comment