Monday, 11 July 2011

ما اهریمن ها

تو یه کنفرانس سوپر رسمی درباره فلسفه ویتگنشتاین و بازی های زبانشناختی

A.    I challenge you to turn  D’s microphone on!
B.    Think twice you two! That would be embarrassing!
C.    You know I’ll do it!
A.    I dare you!
C.   I’ll do it! But you’ll explain everything to D afterwards!
B.   Please don’t! This is a very formal conference!
C.  A.  provoked me! Ask her to take it back! I’ll never forfeit a challenge!
A.  We’ll see!

اهریمن 6 طفلک (شماره ها به ترتیب مقدار اهریمنی نیست. اما درجه اهریمنی این یکی واقعا پایینه!) اصلا نفهمید چی شد. فقط یه دفه دید که همه منتظرن که سوالشو بپرسه. (با باز شدن میکروفن و فشار دادن تکمه روی میز، دبیر جلسه متوجه می شه که کی می خواد سوال بپرسه). تو این موقعیت هر چقدر هم که آدم باهوش باشه چی به فکرش می رسه آخه؟ اهریمن 6 پرسید: میشه اسم تئوری رو تکرار کنید؟
Linguistic Games or Games of linguistics?
 سوال بدی نیست؟ بله به شرط اینکه اسم تئوری رو تو 2 ساعت گذشته 83 بار تکرار نکرده باشن و مهم تر از اون اسم تئوری سوتیتر عنوان کنفرانس نباشه!
اهریمن 1 بعد از این ماجرا اهریمن 2 رو چلنج کرد که من رو تو کنفرانس به چیزی چلنج نکنه و من رو چلنج کرد که هیچ چلنجی رو تو کنفرانس ها نپذیرم.  و از اونجاییکه هر دوی ما بدون اینکه یک لحظه فکر کنیم گفتیم
Challenge Accepted!
اهریمنان بقیه کنفرانس ها رو تا پایان سال در آرامش گذروندن. هرچند همه چیز به شدت خسته کننده شد!

No comments:

Post a Comment