de Jessica Hauser
Avec Sylvie Testud, Léa Seydoux,
Bruno Todeschini
1h 39, Autriche, France, Allemagne, 2010
1h 39, Autriche, France, Allemagne, 2010
Prix Fipresci de la Critique Internationale et Prix Signis Venise 2010, Prix de la meilleur actrice à l’European Film Award
بیمارانی برای زیارت و شفا گرفتن با کمک عده ای از داوطلبان صلیب سرخ و ارتش به لوق می روند. کریستین که تمام بدنش به جز سر فلج است همراه آنهاست. همه در روزمرگی خود در انتظار معجزه اند. معجزه رخ می دهد. بارها. به سادگی. بدون هیچ تاکیدی. اما واقعا آدم ها توانایی درکش را دارند؟
از اون فیلم هاییه که یه جایی از ذهنتون می مونه و یه روزی یه جایی که اصلا فکرشو نمی کنین خودشو نشون می ده. خیلی برای ما آشناست. آدم هایی که حرف زدن از خدا و توجیه کردن شغلشونه. آدم هایی که برای هم آرزوی درمان می کنن و دعا می خونند، اما تا یکی خوب می شه حسادت می کنن و طلبکار می شن. آدم هایی که وقتی کسی در مرکز توجه می رن سراغش و بعد به راحتی تنهاش می ذارن.
از اون فیلم هاییه که یه جایی از ذهنتون می مونه و یه روزی یه جایی که اصلا فکرشو نمی کنین خودشو نشون می ده. خیلی برای ما آشناست. آدم هایی که حرف زدن از خدا و توجیه کردن شغلشونه. آدم هایی که برای هم آرزوی درمان می کنن و دعا می خونند، اما تا یکی خوب می شه حسادت می کنن و طلبکار می شن. آدم هایی که وقتی کسی در مرکز توجه می رن سراغش و بعد به راحتی تنهاش می ذارن.
صحنه های دوست داشتنی:
نمایی از کریستین که بعد از شفا گرفتن روی سکویی جلوی ستون نشسته. ستون های پشت سرش سفیدن و ستونی که فضای منفی جلوی تصویر رو تشکیل می ده سایه داره و تیره به نظر می آید. زاویه دوربین جوریه که انگار کریستین داره بین این سفیدی اندک و سیاهی تسخیرکننده له می شه.
No comments:
Post a Comment